درباره وبلاگ


این وبسایت در تاریخ 17/3/1387 تاسیس شده است. موضوعات این وبلاگ عبارتند از تاريخ افغانستان.ورزش افغانستان جغرافياي افغانستان.آب وهواي افغانستان.توضیح کامل درباره ی قوم های افغانستان. آثارباستاني افغانستان اقتصاد افغانستان.عكس هاي از افغانستان وديگرمناطق آن دانلود جديدترين آهنگ هاي افغاني وغيره........



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 68
بازدید هفته : 84
بازدید ماه : 226
بازدید کل : 24307
تعداد مطالب : 180
تعداد نظرات : 27159
تعداد آنلاین : 4

.::: وبسایت تخصصي افغانستان:::.
موضوعات این وبسایت تاریخ.قرهنگ.جغرافیا.اقوام افغانستان وتمام مسائل مربوط به افغانستان هست.

 



ریشه‌شناسی و پیشینه
نام ولایت ریشه‌شناسی و نام‌های تاریخی نام باشندگان تاریخچه مختصر
اُرُزگان ریشه: ؟
اُرُزگانی
صاحب طبقات ناصری ارزگان را از شهرهای قدیم غور می‌داند. سنگ نبشه‌های متعددی در آن موجود است که بیانگر کیش مهر پرستی در سدهٔ پنجم در آن وادی بوده‌است و به نظر می‌آید که نامگذاری آن هم مبتنی بر همین آیین بوده‌است. در قدیم جزء ناحیه وسیعی به نام غرجستان بوده که جزئی از سرزمین غور بخش مرکزی بزرگ می‌شده.
بادغیس‎ ریشه: یاقوت حموی، آن را از ریشه بادخیز می‌داند، بخاطر بادخیز بودن آن منطقه.
- به زبان اوستایی: Vāitigaēsa/وایتیگَئیسه؛
- در منابع جغرافیایی ارمنی: Watagēs/وَتَگیس یا Watgēs/وَتگیس.
[۴]
بادغیسی
در دورۀ ساسانیان، بادغیس بدست مردمی هفتالی بنام کادیشی‌ها (بعدها در صدر اسلام به نام مکانی "قادِس" تغییر پیدا کرد.) افتاده بود و دارای اقلیت مسیحی نستوری بود. در سدۀ نخست هجری، بادغیس همراه با هرات و پوشنگ بدست اعراب افتاد. در سه سدۀ بعدی، در منابع تاریخی از قیام‌های متعدد در بادغیس بر علیه اعراب یاد شده. به‌آفرید، دین‌آور خراسانی، در سال ۱۳۱ ه.ق./۷۴۹ م. در کوهستان‌های بادغیس به‌دام افتاد و در نیشابور به‌دار آویخته‌شد. کمی بعد در دوره خلافت منصور، اُستاذسیس، پیام‎آور دیگر خراسانی در بادغیس ظهور کرد. در سدۀ سوم هجری (نهم میلادی)، بادغیس جزئی از قلمرو طاهریان بود و در این دوره حنظله بادغیسی، یکی از نخستین شاعران پارسی‌گوی در بادغیس می‌زیست. بادغیس در سال ۸۷۳/۲۵۹ بدست صفاریان افتاد. گیتاشناسان سده‌های سوم و چهارم هجری (نهم و دهم میلادی) بادغیس را سرزمینی روستانشین با مردمی کشاور، و فاقد شهرهای بزرگ توصیف کرده‌اند. در سده‌های بعدی چراگاه‌های بادغیس همواره مورد طمع و کشمکش بین کوچ‌نشینان حاکم در شرق جهان اسلام بوده، و جنگ سال ۱۲۷۰/۶۶۸ بین براق حاکم چغتایی، و اباقاخان حاکم ایلخانی بخاطر نزاع بر سر همین چراگاه‌ها رخ داد. بادغیس در سال ۱۳۴۳ خورشیدی/۱۹۶۴ میلادی از ولایت هرات جدا شده و به ولایتی (استانی) جداگانه تبدیل شد.[۵]
بامیان ریشه: برگرفته از نام پارسی میانه بامیکان (در بُنْدَهِشْن).
- در منابع چینی قدیم: Fan-yan ،Fang-yan و Fan-yen-na، از سدۀ پنجم میلادی به بعد.
[۶]
بامیانی
بامیان بخاطر چشم‌انداز زیبای آن و وجود دو تندیس عظیم بودا از ارزش خاصی برخوردار بوده‌است. در قدیم محل اُتراق کاروان‌های جاده ابریشم و مرکزی مهم برای هنرمندان، و همچنین مرکزی برای نشر آیین بودایی بوده‌است. بین سال‌های ۶۲۹ و ۶۴۵ میلادی، هوان‌تسنگ زائر مشهور چینی، که از بامیان بازدید کرده از خود نوشته‌های گرانبهایی راجع به بناها و تندیس‌های بامیان و همچنین از زندگی اجتماعی و مذهبی باشندگان آن بجای گذاشته‌است. قریب به نیم قرن بعد، یک راهب اهل کوریا بنام هویچائو، که در سال ۷۲۷ م. از بامیان گذر کرده بود، آن منطقه را علیرغم حضور اعراب در شمال و جنوب آن، یک پادشاهی مستقل و قدرتمند توصیف کرد. گرویدن باشندگان بامیان به آیین اسلام روندی تدریجی بود. شاهزادگان بامیان که دارای لقب "شیر" (به معنای پادشاه) بودند، بجای اینکه توسط خلفای بغداد سرکوب شوند، در دربار بغداد و جاهای دیگر گمارده می‌شدند. یعقوب لیث صفاری معبدی بزرگ در بامیان را ویران کرد، با اینحال باشندگان بومی بامیان تا آمدن غزنویان هنوز به اسلام نگرویده بودند. در دورۀ غوریان، بامیان برای نزدیک به یک قرن (۶۰۹-۱۲۱۲/۵۵۰-۱۱۵۵ م.) پایتخت این پادشاهی بزرگ بود که قلمرو آن تا شمال آمودریا می‌رسید. درۀ بامیان جزئی از قلمرو خوارزمشاهیان بود تا اینکه چنگیزخان برای انتقام از قتل نواسه‌اش شهر را بکلی ویران کرده و باشندگان آن را قتل‌عام کرد. پس از این کشتار و ویرانگری توسط سپاهیان مغول، بامیان سالیان دراز همچنان متروکه باقی ماند و همین موقعیت مهم جغرافیایی آن بود تا توانست دوباره جان تازه گرفته و دارای سکنه شود. از دورۀ تیموریان به بعد شهری در بامیان ظهور کرد و در دورۀ حکومت گورکانیان هند دوباره از بامیان یاد شد. بابُر فرمانروای گورکانی بامیان را جایی زیبا توصیف کرده، اما در دورۀ اورنگ‌زیب، حاکم دیگر گورکانی، بامیان دوباره آسیب دید و ویرانگری‌های اورنگ‌زیب شامل به توپ بستن تندیس بودای بزرگ ۵۵ متری می‌شد. بعدها بامیان مورد طمع حاکمان ازبک شمالی قرار گرفت. شهر بامیان در سال ۱۸۳۶ میلادی مورد حمله مُراد‌بیگ، امیر کندوز قرار گرفت. تسلط افغان‌ها بر بامیان به ساختار قومی و فرقه‌ای کنونی بامیان انجامید: باشندگان سنی‌مذهبِ تاجیک و پشتون و باشندگان شیعه‌ و اسماعیلی‌مذهبِ هزاره. در سدۀ نوزدهم میلادی برخی از جهانگردان اروپایی از درۀ بامیان بازدید کردند. اما پس از کاوش‌های باستان‌شناسی هیئت باستان‌شناسی فرانسه در افغانستان (در فولادی، کَکرَک، شهرِ غُلغُله و شهر ضحاک) بین سال‌های ۱۹۲۲ و ۱۹۳۰ بود که بامیان به روی جهانگردان گشوده شد. بامیان در سال ۱۳۴۳ خ./۱۹۶۴ م. از ولایت‌های کابل و پروان (=شمالی) جدا شده و به ولایتی (استانی) جداگانه تبدیل شد.[۷]
بدخشان ریشه: برگرفته از لقب رسمی ساسانی بِدَخش یا بَدَخش؛ پَهلَویِ bythš در سنگ‌نوشته‌های اشکانی؛ bthšy در سنگ‌نوشته‌های پارسی میانه؛ bidix, pitiaxou/pituaxou در زبان یونانی؛ bdeašx به زبان ارمنی؛ pəṭaḥšā یا afṭaḥšā به زبان سریانی، برگرفته از ریشۀ عربی مُفَتِّش ، به‌معنای جوینده. این واژه می‌تواند معنای اصلی ریشۀ واژۀ pati-axša نیز باشد.
بدخشان از نخستین دوره‌های روزگار باستان به بعد منبع لاجورد بوده و معادن یاقوت آن نیز شهرت داشته‌اند. واژۀ فرانسوی "balais" و انگلیسی "balas" که نام گونه‌ای از یاقوت بوده ریشه در همین واژۀ بدخش دارد که در برخی از زبان‌های ایرانی شرقی، حرف d به حرف l تبدیل شده‌است.
به گفته برخی از پژوهشگران، نام ارمنی سرزمین قفقازی Bałasakan نیز احتمالا با بدخشان همخوانی دارد؛ اما این نام در سنگ‌نوشته‌های ساسانی در کعبه زرتشت بصورت بلاسَکان آمده‌است.
پسوند -‍ان اشاره دارد به کشوری که مقام علی‌رتبۀ بدخش به آن تعلق داشته یا در آنجا گمارده می‌شده. (همانند نام‌هایی چون آذربایجان، اصفهان، کرمانشاهان، تهران و غیره.)
- نام بدخشان نخستین بار در یک منبع چینی از سدۀ هفتم میلادی بصورت Po-to-chang-na یاد شد.
[۸]
بَدَخشی یا بدخشانی
 
بَغلان ریشه: برگرفته از واژگان ایرانی کهن *baga-dānaka.
- به زبان باختری: bagolango، به‌معنای "شبه‌معبد"، آنطور که در سنگ‌نوشتۀ نوکونزوکو در پایگاه باستان‌شناسی سرخ‌کوتَل آمده.
بغلانی
 
بلخ ریشه: احتمالا برگرفته از نام باخدری/Bāxdrī، نام کهن رودخانه بلخاب (به یونانی باستان/لاتین: Bactrus).[۹]
- به زبان اوستایی: باخذی/Bāxδī، در بخش‌های ۶ و ۷ فرگرد یکم از وندیداد اوستا در عبارت Bāxδīm srīrąm ərəδβō.drafšąm به‌معنای "بلخ زیبا با درفش‌های برافراشته" آمده‌است؛
- به زبان پارسی باستان: باختریش/Bāxtriš، در سنگ‌نوشته‌های هخامنشی؛
- به زبان یونانی: بَکتریانه/Βακτριανή (نام سرزمین باختر)؛ نام شهر بلخ: بَکترا/Βάκτρα؛
- به زبان لاتین: بَکتریانا/Bactriana یا بطور اختصار بَکتریا/Bactria.
[۱۰]
بلخی
 
پروان ریشه: ؟
- به یونانی/لاتین: Alexandria of the Caucasus/اسکندریه قفقاز یا

Alexandria-Kapisa/اسکندریه کاپیسا.[۱۱]
-در منابع اسلامی شکل معرب آن فَروان یاد شده و موقعیت آن بین غزنه و بامیان آمده‌است.[۱۲]

فَروانی (کاربرد قدیمی)
پَروانی (کاربرد امروزی)
 
پکتیا ریشه: Pakthas/پَکتهه در ریگ‌ودا؟
- به زبان یونانی باستان: Πἁκτυες/پِکتیس یا پِکتویس (به انگلیسی: Pactyan)‏، نام مردمانی ایرانی‌تبار باستانی، آنطور که در مجموعه تواریخ هرودوت، فصل هفتم، "پولیمنیا" آمده.
[۱۳]
پکتیائی
 
پکتیکا ریشه: Pakthas/پَکتهه در ریگ‌ودا؟
- به زبان یونانی باستان: Πἁκτυες/پِکتیس یا پِکتویس (به انگلیسی: Pactyan)‏، نام مردمانی ایرانی‌تبار باستانی، آنطور که در مجموعه تواریخ هرودوت، فصل هفتم، "پولیمنیا" آمده.
[۱۴]
پکتیکایی
 
پنجشیر ریشه: ابن بطوطه، جهانگرد و گیتاشناس مشهور مغربی در سفرنامۀ خود پنج‌هیر را مآخذ از پنج‌کوه می‌داند و می‌گوید: این کلمه [پنج‌هیر] مرکب است از پنج و هیر بمعنی کوه. لکن شاید این لفظ مخفف پنج هیربِذ (هِربِذ یا هربد به‌معنای 'نگهبان آتشکدۀ زرتشتی'[۱۵]) باشد.[۱۶]
- در منابع اسلامی: پنجهیر.
[۱۷]
پنجهیری (کاربرد قدیمی)
پنجشیری (کاربرد امروزی)
 
تخار ریشه: برگرفته از نام یونانی Tokharoi/تُخارُی (آنطور که توسط تاریخ‌دانان و گیتاشناسان یونان باستان یاد شده): نام قوم تخار، که در روزگار باستان از اِستِپ‌های اوراسیا به سرزمین‌های شمالی آمودریا ریخته و در جایی که بعدها تخارستان نام گرفت، جای گرفتند. تخاری‌های باختر به زبان ایرانی سکایی سخن می‌گفتند.[۱۸]
تخاری
   
جوزجان ریشه: جوزجان مُعرب نام پارسی گوزگان یا گوزگانان است.
- به زبان چینی قدیم: Hu-ši-kien/هو-شی-کین، آنطور که هوان‌تسنگ، زائر مشهور چینی سدۀ هفتم میلادی یاد کرده.[۱۹]
- این نام در منابع اسلامی بصورت جوزجانان نیز یاد شده. جوزجان در معجم‌البلدان چنین آمده: شهرهای بلخِ خراسان است و میان مرورود و بلخ واقع است. قصبۀ ('روستاهای') آن‌را یهودیه گویند و از شهرهای آنست انبار و فاریاب و کلار.[۲۰]
گوزگانی (کاربرد قدیمی)
جوزجانی (کاربرد امروزی)
 
خوست ریشه: گئورگ مورگنستیرنه، زبان‌شناس نروژی و متخصص زبان‌های هندوایرانی در کتابش، فرهنگ ریشه‌شناسی زبان پشتو (چاپ اسلو، ۱۹۲۸، ص.۹۸)، نام خوست را گونۀ ایرانی‌شدۀ واژۀ *hwāstu می‌داند، مقایسه شود با واژۀ سانسکریتی suvāstu- به‌معنای "جای خوب" (که امروزه تبدیل به نام سوات-نام دره و شهرستانی در ایالت مرزی شمال غربی پاکستان-شده ‌است.)
-به زبان چینی قدیم: K'wat-sit-to، آنطور که هوان‌تسنگ، زائر مشهور چینی سدۀ هفتم میلادی یاد کرده؛
-خواشت: آنطور که در منابع اسلامی همچون مُعجَم اَلبُلدان، نوشتۀ یاقوت حموی، گیتاشناس سدۀ ۱۲ و ۱۳ م. سوری آمده.
[۲۱]
خوستی
 
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       
       


ادامه مطلب ...


14 اسفند 1391برچسب:, :: 9:10 :: نويسنده :

افغانستان با بیش از 650 هزار کیلو متر در وسغت خشکی قرار دارد افغانستان در رده چهلم دنیا قرار دارد و جز کشو رهای خاورمیانه به حساب می اید

مکان:

افغانستان در جنوب آسیا قرار دارد شرق با ایران هماسیه است و جنوب وغرب را با پاکستان شمال با کشورهای تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و 67 کیلو با چین که در شمال غربی افغانستان قرار دارد به طور خلاصه افغانستان در قلب آسیا قرار دارد

افغانستان مرز های آبی ندارد

آب هوای افغانستان تابستان گرم وزمستان سرد را به همراه دارد می توان گفت که افغانستان خشک و نیمه خشک است

زمین افغانستان نوعی کوهستانی می باشد وهموار است دشت های افغانستان در جنوب غربی و شمال می باشد که این بخش ها بلند ترین نقطه و پست ترین ارتفاعات می باشد

پایین ترین نقطه آمودریا 258 متر

بلند ترین نقطه نوشک باارتفاع 7485 مترچ

رود های افغانستان که به آن به دلیل عمق زیاد دریا می گویند رودهای آمودریا که در شمال قرار دارد و از کوهای پامیر سرچشمه می گیرد و 1226 مساحت دارد  

هریرود که از کو های بابا سر چشمه می گیرد و 1230 کیلو متر مساحت دارد

هیر مند از کوهای پغمان سرپشمه می گیرد و حدود 1400 کیلو متر مساح ت دارد

کابل رود از یکجا شدن دریای گلبهار پغمان ودریای لوگر پنجشر به وجود می آید

ملیت ها

پشتون. هزاره. تاجیک.ازبک

دین مسلمان

دارای 34 ولایت می باشد



15 اسفند 1391برچسب:, :: 8:52 :: نويسنده :

افغانستان با بیش از 650 هزار کیلو متر در وسغت خشکی قرار دارد افغانستان در رده چهلم دنیا قرار دارد و جز کشو رهای خاورمیانه به حساب می اید

مکان:

افغانستان در جنوب آسیا قرار دارد شرق با ایران هماسیه است و جنوب وغرب را با پاکستان شمال با کشورهای تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان و 67 کیلو با چین که در شمال غربی افغانستان قرار دارد به طور خلاصه افغانستان در قلب آسیا قرار دارد

افغانستان مرز های آبی ندارد

آب هوای افغانستان تابستان گرم وزمستان سرد را به همراه دارد می توان گفت که افغانستان خشک و نیمه خشک است

زمین افغانستان نوعی کوهستانی می باشد وهموار است دشت های افغانستان در جنوب غربی و شمال می باشد که این بخش ها بلند ترین نقطه و پست ترین ارتفاعات می باشد

پایین ترین نقطه آمودریا 258 متر

بلند ترین نقطه نوشک باارتفاع 7485 مترچ

منابع طبیعی افغانستان:

 

گاز طبیعی.نفت خام.زغال سنگ.مس.کریمت.طلق.سولفات بازبم.سرب.روی.سنگ آهن.نمک .سنگ های قیمتی وگرانبها.اورانیم

خطرات طبیعی:

زلزله های که در کو های هندوکش رخ می دهد

 

ملیت ها



اطلاعات کاربردی در خصوص کشور افغانستان ( سرمایه گذاری ، تجارت و زندگی (

 

تولیدات در افغانستان 

 

نرخ رشد اقتصادی 

 

توسعه تجاری و اقتصادی 

 

تعاملات تجاری با افغانستان 

 

کالاهای دارای مزیت ایرانی در افغانستان  

 

 شرایط سرمایه گذاری در افغانستان

 

 ضعفهای کالاهای ایرانی

 

مزایای کالاهای ایرانی 

 

 موانع و مشکلات سرمایه گذاری و صادرات ایران

 

 اولویتهای سرمایه گذاری افغانستان

 

 عمده کشورهای صادرکننده به افغانستان

 

 فرصتهای کوتاه مدت تجاری

 

فرصتهای میان مدت تجاری 

 

دیدگاههای بازار 

 

بازارهای منطقه ای 

 

 محصولات کشاورزی مناسب افغانستان

 

ترکیب بخش های اقتصادی

 

 

 

 

 

تولیدات در افغانستان

افغانستان تقریباً تولیدات صنعتی خیلی کم دارد و بیش از 95 درصد نیازهایش را از خارج تأمین می کند، خصوصاٌ از همسایگانش، کالا های ارزان قیمت چینی ( البته با کیفیت پائین ) بازارهای افغانستان را پر کرده است و مردم به دلیل ارزانی، ترجیح میدهند کالای چینی خریداری کنند. اجناس ساخت پاکستان، ایران و ترکیه ( بیشتر پوشاک) نیز فراوان است.

نرخ رشد اقتصادی:
- در سال 85:             8%
-  درسال  86:        12%  

-در سال87:           15درصد

توسعه تجاری و اقتصادی افغانستان

توسعه واقعی روابط تجاری رسمی افغانها با کشور های همسایه و دیگر ممالک، در سال 2004-2003  اتفاق افتاده در حال حاضر این کشور در مقایسه با تمام کشور های منطقه، پائین ترین نرخ تعرفه تجاری را داراست.

آمریکا ، اتحادیه اروپا، ژاپن و هند در سال 2003 میلادی قرارداد امتیازات تعرفه های ترجیحی تجاری را  با افغانستان منعقد نمودند، علاوه بر این دولت 2 معاهده سه جانبه حمل و نقل و تجارت ( افغانستان ، ایران وهند) و ( افغانستان، ایران و تاجیکستان) و 4 موافقتنامه تجارتی و ترانزیتی با ایران، هند، ترکمنستان و ازبکستان منعقد نموده است.

پاکستان بزرگترین شریک تجاری افغانستان است، اگرچه تجارت قانونی بوسیله قاچاق خزنده ( صادرات مجدد کالا به پاکستان) و موانع تجاری علیه کالاها و کامیونهای افغان با مشکلات مواجه شده است، اما اخیراً دو دولت موافقت خود را در زمینه کاهش تعرفه ها بر محصولات افغانستان و پیگیری موضوع کاهش صادرات مجدد، اعلام نموده

تجارت با سایر همسایگان شامل ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و چین علیرغم مذاکرات و رایزنیهائی که در مورد موانع تجاری برگزار می کنند، به آرامی رو به گسترش است. با توسعه سیستم ترجیحی معافیتهای مالیاتی در ژانویه 2003 و توسعه و سرمایه گذاری بخش خصوصی افغان، انتظار می رود تجارت بین آمریکا و افغانستان در سالهای آتی به رشد خود ادامه دهد.

تعاملات تجاری با افغانستان

اتخاذ تصمیم تعاملات تجاری با افغانستان در دولت افغانستان، آهسته و دیوانسالار می باشد. با در نظر گرفتن وضیعت امنیتی ناپایدار دربرخی از نقاط  کشور در صنعت بیمه نیز کمبود احساس می شود و شرکتهای حمل و نقل و سرمایه گذاران، قدرت انتخاب چندانی در این مورد ندارند.

داشتن اطلاعات قوی محلی، شناخت بازیگران حاضر، روابط آنها با دولت و اطراف و اکناف کشور توانائی آنها در انجام معاملات تجاری، بخش مهمی از هنر توسعه تجاری در افغانستان می باشد.

کانالهای فروش وتوزیع رسمی، چنانچه در کشور های غربی مرسوم است، وجود ندارد

در افغانستان 3 تشکل تجاری مستقل به اسامی : اتاق تجارت بین المللی افغانستان، اتاق تجارت و صنایع افغانستان و اداره انکشاف صادرات درکابل وسایر مراکزاستانها فعالیت دارند.  ( درحال حاضردواتاق فوق باهم ادغام شده اند)

وزارت تجارت افغانستان در نوامبر 2004 میزبان اولین نمایشگاه تجاری درکابل بود که در جریان برگزاری آن بیش از 500 شرکت ایرانی، افغان، ترک و شرکتهایی که دفاتر آنها در دوبی مستقر می باشد، کالا ها و خدمات خود را عرضه نموده بودند.لازم به ذکر است که بیشترین شرکت کنندگان در این نمایشگاه را شرکتهای ایرانی تشکیل می دادند که اجناس متنوعی اعم از محصولات صنعتی، مصرفی و خوراکی را عرضه کرده بودند. این کالا ها با استقبال فوق العاده بازدیدکنندگان روبرو شد.

محصولات ایرانی در افغانستان به لحاظ کیفیت مرغوب، رعایت بهداشتی و بسته بندی مناسب و درج تاریخ مصرف کالا، جایگاه خاص خود را دارند و افغانها به علت زندگی در ایران به کالا های ایرانی آشنائی کامل داشته و ترجیح می دهند محصولات ایران ( خصوصاً مواد غذائی) را تهیه کنند.



ادامه مطلب ...


دریاها وکوه های افغانستان

 

دریا های هندوکش

دریاهای کوه پغمان

دریا های سفید کوه

دریاهای کوه سلیمان

کوه های افغانستان

 

کوه هندوکش

کوه بابا

فیروز کوه

سیا کوه

تیر بند ترکستان

کوه پغمان

سفید کوه

کوه سلیمان

کوه قره باتور

عنبر کوه

کوه سرده

گل کوه

کوههای پاروپامیز

کوههای جنوبی چاکائی

کوه میر جاوه

خاشرود: از نشیب سمت جنوب سیاه کوه سرچشمه گرفته به طرف جنوب جریان پیدا می کند، عرض این دریا در نواحی فراه 108 متر و عمق آن یک متر است در تابستان آب آن خیلی کم بوده ولی در زمستان عبور از آن ممکن نیست.

هریرود: ابتدا دو دریا هر کدام جداگانه یکی به نام جنگل آب از سمت شرق سفید کوه از منطقه چهل برج و دیگر به نام تنکل از دره جلاب سرچشمه گرفته پس از طی فاصله 176 کیلومتری باهم یکجا شده دریای هریرود را تشکیل می دهند.طول این دریا از شرق به غرب 850 کیلو متر است . پس از آنکه هرات را آبیاری نمود مسیر خود را به طرف شمال تغیر داده از نواحی ذوالفقار به خاک ترکمنستان می ریزد.

رود مرغاب: ای دریا که معاون آن دریای کاشان است ازنقطه اتصال سفید کوه و تیربند ترکستان سرچشمه گرفته به طرف غرب در وادی وسیعی جریان دارد . در نزدیکی بالا مرغاب رود قیصار هم به آن علاوه شده و پس از عبود از علاقه پنجده وآق تپه رود کشک هم به ملحق مشود و سرانجام پس از طی مسافت 990 کیلو متر در ریگستان قراقرم ترکمنستان می ریزد.

دریای بلخ: از غرب کوه بابا سرچشمه گرفته ابتدا به طرف غرب جریان پیدا می کند وبعد از آن به طرف شمال تغیر جهت می دهد و 400 قریه از آب آن استفاده می کند آب آن به دریای آمو نرسیده در نواحی دولت آبادچهاربولک وآقچه تمام می شود.

دریای سنگلاخ: از تیربند ترکستان سرچشمه گرفته ، سرپل ، شبرغان ،میمنه و اندخوی را سیراب می کند

بقیه ی مطلب دریاها و کوه ها به قسمت ادامه ی مطلب وارد شوید

 

 

 

 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:معادن افغانستان,, :: 21:48 :: نويسنده : مصطفی سعیدی

معادن افغانستان

 

تحقيقات جيولوجيکیميرساند که 24 نوع مواد معدنی در 89 منطقهء افغانستان موجود بوده و قابل استفاده می باشد، اما تا اکنون تقريباً از اين معادن استفاده صورت نگرفته است

اکثر اين معادن از لحاظ اقتصادی ارزش زياد داشته و ميتوان اظهار داشت که افغانستان از نظر داشتن معادن غنی بوده و آيندهء درخشان را از اين جهت در قبال دارد

 

:لاجورد

در افغانستان انواع احجار کريمه وجود دارد که لاجورد نسبت به مقدار نوعيت بهتر آن شهرت جهانی دارد. معادن لاجورد عموماً در ارتفاعات بلند شمال افغانستان واقع گرديده و مهمترين معدن آن در سرسنگ بدخشان واقع است. به مسافه تقريباً 12 کيلو متر دور تر از اين معدن پنج ذخيره ديگر لاجورد قرار دارد که مقدار آن به 1300 تن تخمين شده است

 

:طلا

استحصال طلا از زمان سابق در افغانستان مروج بوده و ذخاير طلا از ناحيه بدخشان تا کندهار توسعه يافته است، اما بصورت عموم تعداد ذخاير آن به شش معدن بالغ ميگردد و مهمترين آن در .يفتل بدخشان موقيعت دارد

 

:ذغال سنگ

.ذغال سنگ از جملهء منابع عمدهء توليد انرژی افغانستان بوده خاصتاً به صورت فعلی که منابع نفت و گاز قيمت آن روز افزون است بنا ءً ذغال سنگ بحيث يک انرژی نسبتاً ارزان حايز اهميت ميباشد

 



ادامه مطلب ...


قانون اساسي افغانستان

 بسم الله الرحمن الرحيم

"الحمدالله رب العالمين و الصلوه و السلام علي سيد الانبياء و المرسلين محمد (ص ) و علي آله و اصحابه اجمعين "

ما مردم افغانستان :

 با ايمان راسخ به ذات پاک خداوند (ج ) و توکل به مشيت حق تعالي واعتقاد به دين مقدس اسلام ، با درک بي عدالتي ها و نابساماني هاى گذشته و مصايب بي شمارى که بر کشورما وارد آمده است ، باتقدير از فداکارى ها، مبارزات تاريخي ، جهاد و مقاومت بر حق تمام مردم افغانستان و ارج گذارى به مقام والاى شهداى راه آزادى کشور، با درک اين که افغانستان واحد و يکپارچه به همه اقوام و مردم اين سرزمين تعلق دارد، با رعايت منشور ملل متحد و با احترام به اعلاميه جهاني حقوق بشر، به منظور تحکيم وحدت ملي و حراست از استقلال، حاکميت ملي و تماميت ارضي کشور، به منظور تاسيس نظام متکي بر اراده مردم و دمکراسي ، به منظور ايجاد جامعه مدني عارى از ظلم ، استبداد، تبعيض و خشونت و مبتني بر قانونمندى ، عدالت اجتماعي ، حفظ کرامت و حقوق انساني و تامين آزادى ها و حقوق اساسي مردم ، به منظور تقويت بنيادهاى سياسي ، اجتماعي ، اقتصادى و دفاعي کشور، به منظور تامين زندگي مرفه و محيط زيست سالم براى همه ساکنان اين سرزمين ، و سرانجام ، به منظور تثبيت جايگاه شايسته افغانستان در خانواده بين المللي ، اين قانون اساسي را مطابق با واقعيت هاى تاريخي ، فرهنگي و اجتماعي کشورو مقتضيات عصر، از طريق نمايندگان منتخب خود در لويه جرگه مورخه چهاردهم جدى سال يک هزار و سيصد و هشتاد و دو هجرى شمسي در شهر کابل تصويب کرديم .
·  فصل اول دولت
ماده اول
افغانستان ، دولت جمهورى اسلامي ، مستقل، واحد و غيرقابل تجزيه مي باشد.
ماده دوم
دين دولت جمهورى اسلامي افغانستان ، دين مقدس اسلام است . پيروان ساير اديان در پيروى از دين و اجراى مراسم ديني شان در حدوداحکام قانون آزاد مي باشند.
ماده سوم
در افغانستان هيچ قانون نمي تواند مخالف معتقدات و احکام دين مقدس اسلام باشد.
ماده چهارم :
حاکميت ملي در افغانستان به ملت تعلق دارد که به طور مستقيم يا توسط نمايندگان خود آن را اعمال مي کند.

 ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادى که تابعيت افغانستان را داراباشند.
ملت افغانستان متشکل از اقوام پشتون ، تاجيک ، هزاره ، ازبک ، ترکمن ، بلوچ ، پشه يي ، نورستاني ، ايماق ، عرب، قرغيز، قزلباش ، گوجر، براهوى وساير اقوام مي باشد.
بر هر فرد از افراد ملت افغانستان کلمه افغان اطلاق مي شود.
هيچ فردى از افراد ملت از تابعيت افغانستان محروم نمي گردد.
امور مربوط به تابعيت و پناهندگي توسط قانون تنظيم مي گردد.



ادامه مطلب ...


جغرافياي طبيعي افغانستان

 

 

 

موقعیت

در آسیای میانه

مختصات جغرافیایی

در جنوب غربی آسیا یبن 29 درجه و 22 دقیقه و 53 ثانیه و 38 درجه و 29 دقیقه و 27 ثانیه عرض البلد شمالی و بین 60 درجه و 28 دقیقه و 41 ثانیه و 47 درجه و 51 دقیقه و 47 ثانیه طول البلد شمالی واقع شده است.

 مساحت

مساحت افغانستان ۶۵۲۲۲۵ کیلومتر مربع است.که از نظر مساحت در جهان مقام چهلم و در قاره آسیا جایگاه یازدهم را دارا میباشد. حداکثر طول آن از شرقی‏ترین نقطه تا غربی‏ترین نقطه جنوبی آن 912 کیلومتر است 

مرزها

 افغانستان محاط به مناطق خشک بوده، به دریا متصل نمی‏باشد، نزدیک ترین بندر دریایی به آن، بندر کراچی با فاصله 727 میل می‏‏باشد. این کشور در شمال پیوسته است به کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان و از طرف غرب به کشور جمهوری اسلامی ایران و از شرق و جنوب به کشور پاکستان و از طرف شمال شرقی به ولایت سین کیانگ چین. افغانستان کشور کوهستانی و نسبتاً خشک است.

 

کل: ۵۵۲۹ کیلومتر

مرزهای مشترک:

 ایران (غرب): ۹۳۶ کیلومتر

ترکمنستان (شمال): ۷۴۴ کیلومتر

ازبکستان (شمال): ۱۳۷ کیلومتر

 تاجیکستان (شمال): ۱۲۰۶ کیلومتر

 چین (شرق): ۷۶ کیلومتر

 کشمیر (شمال شرق): ؟؟؟ کیلومتر

پاکستان (جنوب): ۲٬۴۳۰ کیلومتر



ادامه مطلب ...


تاريخچه نام افغانستان

 

در کتاب افغانستان در مسير تاريخ اثر مير غلام محمد غبار از کلمهٔ «آريانا» به عنوان نام تاريخي افغانستان نام برده شدهاست.اما از آنجا که در آن زمان افغانستان داري هويت يک کشور نبوده ين نام را نميتوان بعنوان نام قديمي افغانستان قلمداد کرد و حتي ميتوان آريانا را همان کلمهٔ يران دانست.

 

دکتر ذبيح الله صفا باور دارد: (ائيرين همان نامي است که در زبان پهلوي به «اِران» (يران با ياء مجهول) مبدل گشت و در دورة اسلامي يران (با ياء معلوم) خوانده شد... که میتوان آن را سرزمين اصلي آريا ناميد.رک به : حماسه سريي در يران ، ص ۴۴

 

شادروان احمد علي کهزاد را نيز باور برين بود که : (همين نام يريانا و آريانا بود که بعدها در پارس «پارسه» با تغيري اندک «يران» قبول شد.)رک به : رسالة آريانا

 

استرابون (Strobo – ۴۰ ق م – ۴۰ م) ، جغرافيدان معروف عهد قديم يونان ، که اندکي بعد از سقوط دولت يوناني باختر میزيست ، از محدودهٔ جغرافييي افغانستان امروزي با نام آريانا ياد کرده ، باختر و بلخ و سند را هم جزئي از آريانا بشمار آوردهاست. رک به: تاريخ افغانستان / مهديزاده کابلي

 

کلمه ديگري که به عنوان نام قديم افغانستان استفاده ميشود «خراسان» است که نام بخشي از «يران تاريخي» است. خراسان بزرگ به بخش شرقي يران تاريخي گفته میشده. ۱

 

احمد شاه دراني از شاهان پشتون افغانستان، در سال ۱۷۴۷ ميلادي، رسما به عنوان شاه خراسان تاجگذاري نمود

 

واژهٔ افغانستان نخستين بار در زمان شاه شجاع و پس از نيمهٔ قرن ۱۹ توسط انگليسها در برخي معاهدهها استفاده شد.

 

افغان اگرچه در لغت به معني ناله و فغان است اما در حقيقت مستعرب واژهٔ اوغان است که به اقوام پشتون گفته میشود اما قانون اساسي افغانستان هر تبعهٔ کشور افغانستان را صرفنظر از قومي که بدان تعلق دارد «افغان» اطلاق ميکند.



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب